Garden City

گروه تلگرام وبلاگ تشریف بیارید....

https://telegram.me/joinchat/0698ee17008f17014a391cb95ca42e10


💖💖اینم لینک گروه کافه خنده

مخصوص همه چی و همه کس.❤❤❤❤💓

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

داعشی و قرآن..

داعشى جلوى ماشین یک مسیحى وهمسرش را گرفت وپرسید: مسلمان هستى یا مسیحى؟مسیحى جواب داد: مسلمانم..

داعشى گفت اگر مسلمانى آیه اى از قرآن برایم بیاور.

مسیحى سطرى از انجیل برایش خواند.

داعشى گفت: درست است مى توانى بروى، بعد ازدورشدن همسرش به او گفت: چراریسک کردى وبه او گفتى مسلمانى شاید مارا مى کشت

مسیحى گفت: انها اگر قرآن رابلد بودند آدم نمى کشتند


 خاطرات خبرنگار فرانسوی در لیبی به همراه خانم فرانسویش به نقل از شبکه العالم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

سفره خالی میخری؟

یاد دارم در غروبی سرد سرد،

می گذشت از کوچه ما دوره گرد،


داد می زد: "کهنه قالی می خرم،

دست دوم، جنس عالی می خرم،

کوزه و ظرف سفالی می خرم،

گر نداری، شیشه خالی می خرم"،


اشک در چشمان بابا حلقه بست،

عاقبت آهی کشید، بغض اش شکست،

اول ماه است و نان در سفره نیست،

ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟!!!


سوختم، دیدم که بابا پیر بود،

بدتر از او، خواهرم دلگیر بود،


بوی نان تازه هوش اش برده بود،

اتفاقا مادرم هم، روزه بود،


صورت اش دیدم که لک برداشته،

دست خوش رنگ اش، ترک برداشته،


باز هم بانگ درشت پیرمرد،

پرده اندیشه ام را پاره کرد...،


"دوره گردم، کهنه قالی می خرم،

دست دوم، جنس عالی می خرم،

کوزه و ظرف سفالی می خرم،

گر نداری، شیشه خالی می خرم،


خواهرم بی روسری بیرون دوید،

گفت: "آقا، سفره خالی می خرید؟!!"


زنده یاد، قیصر امین پور


دوستان عزیزهنگام خرید یاد کسانی که دستشان خالیست هم باشید هر چند اندک....

یاد 270 هزار کودک محتاج کشورم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

زندگی و پتوی کوتاه....

زندگی‌ مانند یک پتوی کوتاه است.

آن را بالا می‌کشید، انگشت شستتان بیرون می زند؛

آن را پایین می‌کشید شانه‌هایتان از سرما می لرزد...


آدم های وسواسی؛

مدام در حال تست اندازه پتو هستند و زندگی را نمی فهمند!

ولی‌ آدم‌های شاد؛

زانوهای خود را کمی‌ خم میکنند و شب راحتی‌ را سپری می کنند.


«ماریون هاوارد»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

مهلتم بده ای خدا......

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

چارلی و دین!

چارلی چاپلین میگه :

اگر شما در اسراییل بدنیا می امدید به احتمال زیاد یهودی میشدید ،اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید،اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید،دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند.پس تعصب برای چیست... آنچه مهم است اخلاق و انسانیت است که به جغرافیای زمان ومکان محدود نیست

آدم هایی که روح بزرگی دارند،

شعور بیشتری دارند و قلب مهربانتری...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

سوتفاهم بزرگ مذاکرات هسته ای از کجا آغاز شد؟ کارشناسان پاسخ میدهند.

مجری برنامه: سوتفاهم ایران وغرب از کجا آغاز شد ؟


کارشناس برنامه : سوتفاهم ایران و غرب از آنجایی آغاز شد که 

:

به وزیر 100 کیلویی ما میگن ظریف 

و به خانم 60 کیلویی طرف مذاکره کننده میگن هشت تن! 


و به وزیر امور خارجه آمریکا که اومده به مذاکرات گوش کنه میگن کری


.😅😅😅😅😅😅😅😂😂😂😂😂😂







اینو دیگه محال شنیده باشید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

مبارکه.....

میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باشه عزیزان.


میلاد کسی که باعث شد فاطمه زهرا طعم شیرین مادر بودن بچشه.

میلادی ماهی که باعث شد فاطمه زهرا آغوش مادرانه داشته باشه.

مبارک باشه

مبارک.....



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

اینم یه رقص جدید ببینین خوشتون میاد حتما..خیلی حال میده...




اینم یه رقص جدید البته از

برادران وهابی..


من نظر نمیدم لطفا هر چه دله تنگ میخواهد بگو..

حالا به فیلم نگاه کنید مسجده و پره از اسم های الله و محمد وکعبه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

اینقد به همه هیس نگید......

مادر بزرگ باچارقدش اشکش را پاک کرد و گفت:

آخ دلم می خواست عاشقی کنم ولی نشد ننه.

اونقده دلم می خواست یه دمپختک را لب رودخونه بخوریم، نشد. 

دلم پر میکشید که حاجی بگه دوست دارم و نگفت

گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود، زیر چادر چند تا بشکن می زدم.

آی می چسبید.

گفت: بچه گی نکردم، جوونی هم نکردم. یهو پیر شدم

به چشمهای تارش نگاه کردم و حسرت ها را ورق زدم

گفتم: مادر جون حالا بشکن بزن، بزار خالی شی

گفت:حالا که دستام دیگه جون ندارن؟

انگشتای خشک شده اش رو بهم فشار داد ولی دیگه صدایی نداشتند

خنده تلخی کرد و گفت: 

اینقدر به همه هیس نگید. 

بزار حرف بزنن. 

بزار زندگی کنن.

آره مادر هیس نگو، 

آدمیزاد از "هیس " خوشش نمی یاد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

تصور کن که یه روز صبح از خواب بیدار شدی.....

تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی

 ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی 

 اون روز چه لباسی می پوشی؟ 

چه طلایی به خودت آویزون می کنی؟ 

با چه ماشینی گردش می کنی؟

 کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب می کنی؟ 

شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه.

 وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه.

 برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه .


دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره...

 خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه.


طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمی کنه..  

همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمی کنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی.


 اون وقته که می بینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه.

 شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند..... 


ما با احساس زنده هستیم نه با اموال.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

مرد آینده نگر

مرد آینده نگر


در قطار مرد جوانی از همسفر سالمندش پرسید: ساعت چند است؟

- از نگهبان بپرس

- می بخشید من قصد ناراحت کردن شما را نداشتم و...

-ببین جوان... اگر مودبانه جواب بدهم، سر صحبت را باز می کنی، از من می پرس به کدام شهر می روم و خانه ام کجاست و چه کاره ام... وقتی بگویم چه کاره ام... خواهی گفت که هرگز محل زندگی مرا ندیده ای و من از روی ادب تو را به خانه ام دعوت می کنم در خانه ام دخترم را می بینی و عاشق او می شوی و از او خواستگاری می کنی... بگذار از همین حالا آب پاکی روی دستت بریزم وبگویم: من نمی گذارم دخترم با مردی ازدواج کند که از مال دنیا یک ساعت هم ندارد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

خدا.نعمت.مشقت.

روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند...

ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین می‌اندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمی‌دارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ می‌گذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش می‌شود. ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش می‌گذارد!!!

ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا می‌اندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد می‌کند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ می‌کند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ می‌کند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او می‌گوید..!!

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ می‌فرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان می‌افتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ. بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

هشت تا از کوتاه ترین جک های ایران

تدبیر و امید

گذر از رکود

هیچکس تنها نیست 

بانکداری اسلامی

دانشگاه ازاد اسلامی

سایپا مطمئن

اینترنت پرسرعت ایران

پرواز خوشی را برای شما آرزومندیم!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

مطلبی از فریدون نصرتی مشاور مدیریت افکار عمومی در فیسبوک

مطلبی از صفحه فریدون نصرتی، مشاور مدیریت افکار عمومی در فیسبوک

.

.

.

مردم ما اگر به جای کپی پیست کردن پیام های بیهوده در مورد افزایش نرخ بنزین, کمی برای بهبود معیشت خودشون کتاب میخوندند, کلاس میرفتند, فکر میکردند و نگاهشون رو به زندگی تغییر میدادند, خیلی سریع تر نتیجه میگرفتند.

تمام کار ما مردم شده شایعه پراکنی و کپی پیست کردن مطالبی که یک دینار هم نمی ارزد.

عده ای هم در خفا نشسته اند و هوش و ذکاوت ایرانیان را اندازه گیری میکنند.

شعر نو مینویسند و زیرش نام مولانا را میگذارند میگویند یک انرژی مثبت از مولانا تقدیم به شما و میفرستند توی گروه ها و به سرعت انتقال بی اندیشه مردم می خندند.

جمله ای از جلال آل احمد را بر میدارند نام صادق هدایت زیرش میگذارند.

یا از مجلات و صفحات زرد, جملات زرد بر میدارند نام کوروش را بر آن میگذارند و در میان مردم شیوع میدهند.

شبکه های اجتماعی تبدیل به شبکه های پرورش احمق شده است.

خودمان از خودمان در حال ساختن احمق هایی هستیم که تفاوت شایعه و واقعیت را نمیدانیم.

فقط ژست و فیگور میگیریم که جملات آنچنانی با امضاء نام بزرگان کپی پیست کنیم. حتی به خودمان زحمت نمیدهیم یک خط از آن جمله را در گوگل سرچ کنیم و ببینیم صاحب این جمله بی صاحب کیست.

اجازه میدهیم عده ای پشت مونیتور بنشینند و به ریش ما بخندند.

امروز در گروهی که کار تخصصی میکند مطلبی میبینم که نوشته روز جمعه پمپ بنزین نرویم و پمپ ها را خلوت کنیم تا خبرگزاری های خارجی متوجه خلوتی پمپ ها بشوند و این اعتراض رسانه ای و جهانی شود. ملت هم کف و دست و هورا میکشند که آفرین.

جلل الخالق!

آخر یکی نیست به این بزرگوار بگوید مگر همه ملت ایران قرار دارند روزهای جمعه بروند پمپ بنزین چا%Duر بزنند که این جمعه با حرف تو نروند!

یعنی شب جمعه نمیتوانند بروند؟ یعنی این جمعه قرار است همه باک ها ناگهان خالی شود و نیازمند پمپ بنزین شوند و با فرمایش شما باید جلوی خودشان را بگیرند؟

گاهی انسان ناامید میشود از وضعیت موجودی که در جامعه میبیند.

شبکه های اجتماعی تنها ویژگی ای که داشت, افکار نازیبا و روان ناموزون ما ایرانیان را از پس چهره ها و لباس ها و ماشین ها و گوشی های آن چنانی, عریان کرد تا جامعه شناسان و روانشناسان بدون نقاب بتوانند این جامعه را مطالعه کنند.

وضعیت ما ایرانیان از نظر تفکر آنچنان بر آشفته و بی سامان است که اگر کسی بخواهد ما را مدیریت کند, کافیست چند روز در شبکه های اجتماعی ما بچرخد تا محرک ها, مشوق ها و ساختار نگاه ما به زندگی را بفهمد و سپس برایمان برنامه هایی که در راستای اهداف خودش است را بچیند.

نمیدانم کی میخواهیم کمی از ژست های نازیبای همه چیز دانی خارج شویم و کمی کتاب بخوانیم, مطالعه کنیم, کلاس برویم و در فضاهایی که به تکامل افکار و نگرش ما کمک میکند حضور پیدا کنیم.

حتی اگر زمان زیادی را در اینترنت و فضای مجازی هستیم این فضا را به جایگاهی برای رشد و آگاهی مان تبدیل کنیم.

دوستان من, عزیزانم, مغزهای ما هم مانند شکم هایمان نیازمند غذا و خوراک هستند.

مغز های ما هم مانند بدنمان نیازمند پوششی از آگاهی و دانش فاخر است.

اگر میخواهید ثروتمند شوید, اگر میخواهید زندگی آرام داشته باشید, اگر میخواهید برای خودتان اهداف و رویاهایی ترسیم کنید و به آنها برسید, اگر میخواهید زندگی تان از آنچه هست بهتر شود, هیچ راهی ندارید جز اینکه کتاب بخوانید, کلاس بروید و در معرض رویدادهایی قرار بگیرید که نگاه و تفکر شما را تغییر دهد.

جای افسوس و شرمساری دارد که بگویم چندی پیش در یکی از بزرگترین شرکتهای زیر مجموعه یکی از وزارت خانه های کشور سخنرانی داشتم و از مجموع چند صد نفری که در سالن بعنوان مدیران این مملکت حضور داشتند, فقط یک نفر در نظر سنجی ها نوشته بود در دو سال گذشته کتاب خوانده است.

البته آن کتاب هم کتاب چه کسی پنیر مرا دزدید بود که پنجاه صفحه هم نمیشود!

تبدیل شده ایم به مردم پر ادعایی که هیچ تلاشی برای شکوفایی و رشد خود نمیکنیم اما برای همه چیز ابراز عقیده میکنیم و از همه عالم و دنیا طلب کار هستیم که چرا وضعیت مملکت ما چنین است.

دوست من, عزیز من, جان من, مملکت یعنی برآیند من و تو. یعنی بروز و ظهور خرد و آگاهی من و تو. وقتی من و تو حاضر هستیم به لباس و پوشاک و آرایش و ظاهر خود با تمام توان برسیم و بالاترین هزینه ها را بکنیم ولی برای خریدن یک کتاب ده هزار تومانی, یا یک سی دی آموزشی یا حضور در یک کلاس یا رفتن به مشاوره, میخواهیم جان به جان آفرین تسلیم کنیم, چه توقعی داری که سرزمین اجدادی من و تو آباد شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

خدایا تنهام .......

خدایا تنهام

خدایا عاشقم ولی تنهام

خدایا عشقم تویی ولی تنهام

تو کنارمی ولی بازم تنهام

اولین سحر ماهت رو پشت سر گذاشتم ولی تنهام

خدایا اولین ظهر ماهت رو گذروندم ولی تنهان...


خدایا تو این ماهت تنهایی منو ازم بگیرر لطفا.



رمضان مبارک.









۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

هفت چیز خوب که مولانا گفته ولی امروز بیشتر کاربرد داره!


""هفت پند مولانا""

شب باش : در پوشیدن خطای دیگران

زمین باش : در فروتنی

خورشیدباش : در مهر و دوستی

کوه باش : در هنگام خشم و غضب

رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران

دریاباش : در کنار آمدن با دیگران

خودت باش : همانگونه که می نمایی..

: ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:

ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ…..


همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!..

چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی شکست با کوزه است…..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

نمیدانم دستانتان را از پشت بسته بودند.........


نمی‌دانم دستانتان را از پشت بسته بودند یا از روبه‌رو ولی حتما خیلی وقت گذاشتند که یکی یکی دستانتان را به هم ببندند و دورش طناب بکشند. نمی‌دانم آنها چند نفر بودند که شما ١٧٥ نفر را به دام انداختند. نمی‌دانم چه گودال عظیمی حفر کردند تا ١٧٥ سرباز را داخلش بیندازند. نمی‌دانم نشسته بودید یا ایستاده، نمی‌دانم یکی یکی داخل گودال پرتتان کردند یا گروهی.

اصلا چه می‌دانم که در آن روز، شاید هم شب چه آمد بر سر شما. نمی‌دانم در آن روزهای زمستانی سال ۶۵ با چه نقشه‌ای غافلگیرتان کردند. نمی‌دانم آن فرمانده سنگدل، چطور دلش آمد به چشم‌های معصوم شما نگاه کند و چنین برنامه‌ای برای کشتن‌تان بریزد.

نمی‌دانم لحظه‌های آخر که نمی‌توانستید دست‌های هم را بگیرید و خداحافظی کنید، چه حرف‌هایی بین‌تان رد و بدل شد. چه قرارهایی با هم گذاشتید. اصلا چه شوخی‌هایی با هم کردید ولی کاش دستانتان باز بود تا قبل از آن مرگ گروهی، سیر یکدیگر را در آغوش می‌کشیدید.

نمی‌دانم وقتی داخل گودال روی هم افتاده و منتظر بودید تا سیل خاک رویتان آوار شود، زیر لب چه ذکری می‌گفتید. حتما به تأسی از اربابتان در گودال قتلگاه «لا معبود سواک، یا غیاث المستغیثین» روی لب‌هایتان بود. یا شاید هم ساده‌تر، احتمالا یکی از شما ۱۷۵ نفر فریاد زده: «برادرها! وعده ما کربلا» و بعد همه با هم ‌فریاد زده‌اید: یا حسین... حتم دارم دل آن سرباز بعثی که پشت لودر نشسته بود تا خاک رویتان بریزد، با شنیدن این یاحسین‌ها‌ لرزید اما به روی خودش نیاورد.

حتم دارم وقتی چشم آن سرباز عراقی به چشم آن نوجوان افتاد که گوشه گودال سرش را به‌سوی آسمان گرفته بود و یا زهرا می‌گفت، دلش لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتم دارم وقتی آن گودال بزرگ پرشد و صدای فریادهایتان خاموش شد، دل آن فرمانده لعنتی لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتی سیگارهای مکرر هم نتوانست تصویر چهره‌های معصوم شما در آن لحظه‌های پایانی را از خاطره‌اش محو کند.

حتم دارم اگر‌ آن فرمانده زنده باشد، هنوز هم چهره‌های شما را خوب به‌خاطر دارد، با جزئیات. حتم دارم هنوز هم از شما می‌ترسد؛ حتی با همان دست‌های بسته. حتم دارم هنوز صلابت نگاه شما کابوس روز و شبش باشد. ... #سلام_بر۱۷۵غواص_شهید

 #سلام_بر١٧٥غواص_شهید

#175 #شهید #175_شهید_غواص #دست_بسته #غواص #شهدا #

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

دور ریختن لباس و باور غلط بعضیا....

اکثر انسانها حتی جسارت بخشیدن و دور ریختن لباس هایی که

مدت هاست بدون استفاده در کمدهاشان آویخته شده را ندارند...!!

بعد از آنها توقع داریم باورهای غلطی را که قرن هاست در ذهنشان زنجیر شده

را براحتی کنار بگذارند و دور بریزند...!!

جهل نرمترین بالشی ست

که انسان میتواند سر خود را بگذارد و بخوابد...!!

- احمد کسروی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

جمله سر در دانشگاه...

جمله سر در دانشگاه آکسفورد:

آینده مکانی نیست که به آنجا میرویم جائیست که به وجود می آوریم راه هایی که به آینده ختم میشود یافتنی نیست بلکه ساختنی است...

جمله سر در دانشگاه صنعتی شریف:

خواهرم حجابت را و برادرم نگاهت را حفظ کن....😐

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

نابترین ها

جملاتی ناب از موفقترین انسانها.....


بیل گیتس:

اگر فقیر به دنیا آمده‌اید

این اشتباه شما نیست

اما اگر فقیر بمیرید

این اشتباه شما است



سوآمی ویوکاناندن:

در یک روز اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید

می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید


ویلیام شکسپیر:

سه جمله برای کسب موفقیت

بیشتر از دیگران بدانید

بیشتر از دیگران کار کنید

کمتر انتظار داشته باشید



آلن استرایک:

در این دنیا خود را با کسی مقایسه نکنید

در این صورت به خودتان توهین کرده‌اید



تونی بلر:

برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست

برنده شدن به معنی

انجام کاری بهتر از دفعات قبل است



توماس ادیسون:

من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام

من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود



لئو تولستوی:

هر کس به فکر تغییر جهان است

اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست



آبراهام لینکلن:

همه را باور کردن خطرناک است

اما هیچکس را باور نکردن خیلی خطرناکتر است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

دلم تنگه واسه....



دلم تنگه واسه حالی که تو قلبم هیچ حسی جز آرامش نباشه

یچیزایی علاقم شه که به دنیای من رنگ خوشبختی بپاشه

خدا کاری کن کمتر شه دردام

فقط از تو یه آرامش میخوام

تو روزایی که گیج سختی ها

نمیفهمم چی میخوام از دنیا

خدا کاری کن کمتر شه دردام

فقط از تو یه آرامش میخوام

تو روزایی که گیج سختی ها

نمیفهمم چی میخوام از دنیا

 

پُر از شوقم واسه بردن

نمیخوام به این رنجای بی وقفه ببازم

فقط میخوام که فردا رو

شکل رویاهای خوب این روزام بسازم

خدا کاری کن کمتر شه دردام

فقط از تو یه آرامش میخوام

تو روزایی که گیج سختی ها

نمیفهمم چی میخوام از دنیا

خدا کاری کن کمتر شه دردام

فقط از تو یه آرامش میخوام

تو روزایی که گیج سختی ها

نمیفهمم چی میخوام از دنیا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

حامی همسر خود باشید!!!

"برای پیشبرد یک رابطه دو راه وجود دارد : یا باید عضو یک تیم  باشید ؛ یا در مقابل هم بایستید !" 


آقای "هنری" طبق برنامه می بایست راس ساعت شش بعداظهر در خانه باشد و تا این لحظه دو ساعت دیر کرده است . 

خانم "مری" از نگرانی به خود می پیچد : "چه بلایی به سر همسر مهربانم آمده است؟" 

پانزده دقیقه ی بعد "هنری" از راه می رسد . "مری" که او را سالم و سرپا می بیند ، داد و فریاد راه می اندازد و انگار می گوید : "تو که قرار بود این قدر دیر بیایی ، چرا حداقل یک تصادف نکردی !" 

آقای "هنری" داد و فریاد راه می اندازد و خانم "مری" از شدت ترس ، کانال تلویزیون را عوض می کند و رفتار قهرآمیز پیش می گیرد و سکوت حاکم می شود . "مری" یادداشتی پیدا می کند که به بالشش سنجاق شده : "فردا صبح زود باید در اداره باشم . ساعت هفت بیدارم کن." 

"هنری" فردا ساعت نه و نیم بیدار می شود و یادداشتی روی بالشش پیدا می کند : "ساعت هفت است . بلند شو !" 


بسیاری از زوج ها وقت گرانبهای خود را صرف این می کنند تا همسران خود را مقصر جلوه دهند ؛ اما من ، همکاری و هم تیم بودن را توصیه می کنم . 

من مفتخر به داشتن هنسری هستم که تمام زندگی خود را وقف کمک و تشویق من کرده است . من برای نوشتن تک تک صفحه های کتابهایم و برای انجام تمام کارهایم ، نظر همسرم "جولی" را جویا می شوم . اگر حمایت او نبود ، من امروز به هیجکدام از موفقیت هایم دست نمی یافتم . جالب است که به خاطر این نردیکی "روز افزون" ، غالبا در سفرها از من می پرسند : "برای ماه عسل به اینجا آمده اید ؟!" .. و این برای ما مشوق بسیار خوبی است .


اگر تصمیم به زندگی مشترک گرفته اید ، حامی هم باشید و اگر نمی توانید از یکدیگر حمایت کنید ، وقت آن رسیده که از خود بپرسید : "چرا به این رابطه ادامه می دهم ؟" 



برگرفته از کتاب "آخرین راز شاد زیستن" ، نوشته ی آندرو ماتیووس .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

خودکشی

ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ...!

ﯾﮑﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ..

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ..

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ..

یکی دیگه ب خودش نمیرسه...

ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ..

ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ، عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ...!

یکی محبت نمی کنه ...!

یکی دیگه محبت نمیپذیره ...!

و.....

اینگونه است ک ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ میشوند...! 

پائولو کوئیلو

متنی که برنده ی بهترین جایزه سال شد...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

مبارک باد این عید

به دنبال تو میگردم نمی یابم نشانت را

بگو باید کجاجویم مدارکهکشانت را

تمام جاده را رفتم غباری ازسواری نیست

بیابان تا بیابان جسته ام رد نشانت را



.ولادت امام مهدی(عج) مبارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++