Garden City

یه بینش بکر...

نمیدونم کدوم سال بود...

معلمی داشتم که همه وقت حاضر بود برای شاگردانش وقت بگذارد...

معلم زبان بود ولی بیشتر از زبان انگلیسی‌ به زبان کامپیوتر و تکنولوژی آشنا بود...

گاهی اوقات حتی به خاطر سوالات ما به میز صبحانه مدرسه پر جلال و جبروت ما هم نمیرسید.

نکات ظریف و دقیقی رو اشاره میکرد...

زبان انگلیسی رو مثله زبان مادری به ما یاد میداد...

ازش یاد گرفتم که وقتی وارد کاری میشم حتی اگه علاقه نداشته باشم با عشق انجامش بدم...

نمیدونم تاچه  حد موفق بودم ولی ...

بگذریم.

شمام از این معلما داشتین؟

مدیونید بخونید ولی نظر ندید....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

همه چیز از یک جفت جوراب زنانه شروع شد !!!!


هوس زن گرفتن به سرم زده بود. 

دوست داشتم وضع مالی خانواده همسرم پایین‌تر از خانواده خودم باشد تا بتوانم زندگی بهتری برایش فراهم کنم. 

مادرم چنین دختری برایم در نظر گرفته بود.  نمی‌دانم این خبر چگونه به گوش رئیسم رسید چون به صرف نهار دعوتم کرد تا نصیحتم کند. 

اسم رئیس من عاصم است اما کارمندان به او می‌گویند "عاصم جورابی"! 

سر ساعت به رستوران رفتم. رئیس تا مرا دید گفت: «چون جوان خوب و نجیب و سربه‌راهی هستی می‌خوام نصیحتت کنم.» بعد هم گفت: «مبادا به سرت بزنه و بخوای واسه زنت وضع بهتری فراهم کنی!» 

و ادامه داد: «اگه به حرفم گوش نکنی مثل من بدبخت می‌شی. همونطور که من بدبخت شدم و حالا بهم می‌گن عاصم جورابی!»

پرسیدم: «جناب رییس چرا شما رو عاصم جورابی صدا می‌کنن؟»

جواب داد: «چون بدبختی من از یه جفت جوراب شروع شد» 

و بعد داستان زندگی اش را برایم تعریف کرد:

وقتی خواستم زن بگیرم با خودم گفتم باید دختری از خانواده طبقه پایین بگیرم که با دارو ندارم بسازه و توقع زیادی نداشته باشه. واسه همین یه دختر بیست و یک ساله به اسم صباحت انتخاب کردم. 

جهیزیه نداشت. باباش یک کارمند ساده بود. چهره چندان جذابی هم نداشت و من به خاطر انتخابم خوشحال بودم. 

صباحت زن زندگی بود. بهش می‌گفتم امشب بریم رستوران؟ می‌گفت نه چرا پول خرج کنیم؟ می‌گفتم:صباحت جان لباس بخرم؟ می‌گفت: مگه شخصیت آدم به لباسه؟

تا اینکه براش به زور یه جفت جوراب خوشگل خریدم. 

دو ماه گذشت اما همسرم جوراب نو رو نپوشید. 

یه‌ روز گفتم عزیزم چرا جوراب تازه‌ات رو نمی‌پوشی؟ با خجالت جواب داد: آخه این جورابا با کفشای کهنه‌ام جور در نمیاد! 

به زور بردمش بیرون و براش یه جفت کفش نو خریدم. 

فرداش که می‌خواستیم بریم مهمونی باز کفش و جوراب رو نپوشید.

 بهش گفتم چرا تو کفش و جورابتو گذاشتی توی صندوق و نمی‌پوشی؟ 

جواب داد: آخه لباسام با کفش و جورابم جور در نمیاد! 

همون‌روز یک دست لباس براش گرفتم. اما همسرم باز نپوشید. 

دلیلش هم این بود: این لباسا با بلوز کهنه جور در نمیان! 

رفتم دو تا بلوز خوب هم خریدم. 

ایندفعه روسری خواست.

 روسری رو که خریدم دیگه چیزی کم و کسر نداشت اما این تازه اول کار بود! 

چون جوراباش کهنه شدن و پیرهنش هم از مد افتاد و از اول شروع کردم به خریدن کم و کسری‌های خانوم! 

تا اینکه یه روز دیدم اخماش رفته تو هم.

 پرسیدم چته؟ 

گفت این موها با لباسام جور نیست.!

قرار شد هفته‌ای یه بار بره آرایشگاه. 

بعد از مدتی دیدم صباحت به فکر رفته. 

بهم گفت: اسباب و اثاثیه خونه قدیمی شده و با خودمون جور درنمیاد.

 عوض کردن اثاثیه خونه ساده نبود اما به خاطر همسر کم توقعم عوضش کردم. 

مبل و پرده و میز ناهارخوری و خلاصه همه اثاثیه خونه عوض شد. 

صباحت توی خونه باباش رادیو هم ندیده بود اما توی خونه من شب‌ها تلویزیون می‌دید! 

چند روز بعد از قدیمی بودن خونه و کثیفی محله حرف زد. یک آپارتمان شیک تو یکی از خیابونای بالاشهر گرفتم.

 اما این بار اثاثیه با آپارتمان جدید جور نبود! دوباره اثاثیه رو عوض کردم. 

بعد از دو سه ماه دیدم صباحت باز اخم کرده. پرسیدم دیگه چرا ناراحتی؟ 

طبق معمول روش نمی‌شد بگه اما یه جورایی فهموند که ماشین می‌خواد! 

با کلی قرض و قوله یه ماشین هم واسه خانوم خریدم. 

حالا دیگه با اون دختری که زمانی زن ایده‌ال من بود نمی‌شد حرف هم زد!

 از همه خوشگلا خوشگل‌تر بود! 

کارش شده بود استخر و سینما و آرایشگاه و پارتی!

 دختری که تو خونه باباش آب هم گیر نمیاورد تو خونه من بهترین نوشیدنی هارو می‌خورد.

 مدام زیر لب می‌گفت: آدم باید همه چیزش با هم متناسب باشه! 

اوایل نمی‌دونستم منظورش چیه چون کم و کسری نداشت. 

خونه، زندگی، ماشین، اثاثیه و بقیه چیزا رو که داشت. اما بعد از مدتی فهمیدم چیزی که در زندگی صباحت خانوم کهنه شده و با بقیه چیزا جور درنمیاد خودم هستم! 

مجبور شدم طلاقش بدم. خانه و ماشین و اثاثیه و هرچی که داشتم با خودش برد. تنها چیزی که برام موند همین لقب عاصم جورابی بود! 


یه جفت جوراب باعث شد که همه چی بهم بخوره. کاش دستم می‌شکست و براش جوراب نمی‌گرفتم!




حالا دوستان شما که برا همسراتون جوراب نمیخرین؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

هک تلگرام صد در صد تضمینی+آموزش


تلگرام یکی از تازه واردهای حوزه نرم‌افزار موبایل هستش که خدمات ارتباطی غیرقابل شنود را ارائه میده و علاوه بر رمزنگاری و قابلیت چت مستقیم بدون دخالت هیچ سروری، سرعت تحویل پیام بالایی رو داره.


تلگرام یک اپلیکیشن چت ساده هست که از قابلیت‌های معمول مانند: شکلک‌ها، چت گروهی و یکپارچگی با شبکه‌های اجتماعی دیگر را داراست. 

در حال حاضر تلگرام بر خلاف دیگر اپلیکیشن‌های بزرگ در این حوزه، از ارتباط صوتی و تصویری پشتیبانی نمی‌کنه. 


 یکی از مؤسسین آن ادعا کرده به کسی که بتونه رمزنگاری تلگرام را بشکنه 200 هزار دلار جایزه میده که این کار نشان از اعتماد بالای مؤسسین به الگوریتم رمزنگاری آن برای محرمانه نگه داشتن مکالمات کاربران هستش.

 توسعه دهندگان تلگرام ادعا می‌کنن سرویس چت اونا به دلیل ساختار غیر متمرکز و پخش بودن سرورها در سراسر جهان سریع‌ترین سرویس چت حاضر هستش .


حال عده ای سودجو در دنیای بی حد و مرز مجازی به خودشون اجازه میدن با انتشار پیام هایی از طریق وایبر و یا تلگرام، سایت هایی را برای آموزش هک تلگرام معرفی کنن.

 وقتی به این سایت ها وارد میشید می بینید نرم افزاری ارزان قیمت برای هک کردن تلگرام به فروش گذاشته شده و این درحالیه که تاکنون شخصی موفق به دریافت جایزه 200 هزاردلاری مسئولین تلگرام برای هک این پیام رسان نشده است.


این افراد سودجو با انتشار پیام هایی از قبیل کنترل فرزندان و یا زیر نظر گرفتن همسر، در تلاشند تا با تحریک احساسات مردم آن ها را ترغیب به تهیه این نرم افزار تقلبی کنن.


پیامی که در صفحات مجازی دست به دست می چرخه، به شرح زیر است:


"به کسی شک دارید؟ حقایق را معلوم کنید


پس از هک شما قادر به مشاهده تمامی پیام های ارسال شده از شماره هک شده به تمامی موبایل های دیگر می باشید"


"پس از هک شما قادر به مشاهده تمامی مخاطبان (کانتکت ها) و دوستان شخص در تلگرام می باشید"


"پس از هک شما قادر به مشاهده تصویر و حتی شماره تماس اشخاص مورد نظرتان و تمامی مخاطبان می باشید"


"پس از هک شما قادر به مشاهده تمامی پیام های دریافت شده از اشخاص و مخاطبان دیگر می باشید و تمامی چت ها برای شما باز خواهد شد "


"نرم افزار هک تلگرام شامل آموزش تصویری قدم به قدم بوده و نیاز به داشتن هیچگونه تخصصی در هک، برنامه نویسی، نرم افزار و یا سخت افزار نیست، فقط کافی است چند مرحله ساده را انجام دهید و پس از چند دقیقه توسط نرم افزار ... هک شما کامل خواهد شد."



منبع : دریچه خبرنگاران


دوستان امیدوارم هیچ وقت در دام این شیاد ها نیفتین که هم باعث شک و تردید در میان اعضای خانواده میشه و هم ممکنه اطلاعات شخصیتون از طریق واریز وجه برای خرید مورد سوء استفاده قرار بگیره.


شب خوش.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

با wifi خاموش وبگردی کنید + آموزش


جست و جو برای صفحه مورد نظر و همچنین مطالعه اون در مرورگر ها فقط زمانی امکان پذیره که به اینترنت متصل باشین که این یک معضل به حساب میاد چرا که همواره امکان دسترسی به اینترنت را نداریم.


یکی از راه حل های خوب و مورد استفاده در تعدادی از مرورگر ها ذخیره صفحات برای زمانی که به اینترنت دسترسی نداریم ،است. 

می توانیم صفحات را زمانی که به اینترنت دسترسی داشته ذخیره کرده و در زمانی که دسترسی قطع گردید به مطالعه این صفحات به صورت آفلاین بپردازیم.


اما اشکال اصلی این مرورگرها ذخیره ناقص این صفحات هستش مثلا برخی از این مرورگر ها عکس ها، ویدیوها و یا تصاویر متحرک را نمی تونن ذخیره کنن . 


نرم افزاری با نام Pocket شما را قادر به ذخیره سازی صفحات اینترنتی به صورت کامل به همراه تصاویر، ویدیوها و عکس های متحرک خواهد کرد به نحوی که حتی نمایش صفحه نیز تغییر نخواهد کرد.


یکی از ویژگی هایی که می تونه باعث بشه تا.به استفاده از این نرم افزار مشتاق شیم. قابلیت جست و جو در متن این صفحات هستش.

 این برنامه جالب و پر کاربرد برای تمامی دستگاه های اندرویدی و iOS موجود و قابل دانلود هست .

 البته لازم به ذکره که نسخه ی کامپیوتری این نرم افزار برای مرورگرهای فایرفاکس و کروم موجوده.



منبع: دریچه خبرنگاران جوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

وقتی که لب ها تشنه ماند.


ح س ی ن . ...


کمی به این حروف نگاه کنیم..


معانی یک به یک زنده میشن..



آزاد بودن 


آزاد زندگی کردن...


چشم بر لذت بستن..


فدا کردن همه اقوام در راه نیک...


لب تشنه فدا شدن ...


خوار و ذلیل نشدن..


مقاومت...


 ایثار...


گذشت...


هم نوع دوستی...


آزار نرساندن...


و


جوانمرد بودن...



.

.


همه این ها مرور میشن تو ذهنمون ..

همه این ها یاد حسین رو زنده نگه میدارن...


تصور کنیم حسین رو بدون یکی از این القاب..


نه...


نمیشه...


نمیتونیم ....


پس...


اگه این صفات رو داریم:


حسینی هستیم..


اگه نداریم :


لطف کنیم تیشه به ریشه حسین نزنیم....



عاشورای حسینی بر تمام شیعیان تسلیت...



حسینی باشیم...


شب خوش.






۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

سیاه میپوشم....

لباسم سیاه 

و صورتم خاکیست...


بر سینه میکوبم..

میگویم عزادارم ..

میپرسند برای که؟

جواب میدهم برای عشقم...


میپرسند کدام عشق؟!

مگر تو هم عاشق میشوی؟!!!


و من فقط سکوت میکنم ..


اینها نمی دانند که اگر عاشق نبودم

                        نفسی برایم نبود.

.

.

.

سالهای سال است 

به خاطر عشقم ..

مشکی برتن میکنم..

 بر سینه میکوبم ..

تا برای زینب هم درد خوبی باشم..

تا شاید بر زخم های دلش مرهمی باشم..



زینب جان!


شرمنده ام که...

 

بهای عاشق شدن من....

بی حسین شدن تو بود.


و شرمنده تر اینکه..


تو بی حسین شدی

و من عاشق نشدم.





ایام سوگواری 

 سالارشهیدان

 تسلیت باد.


التماس دعا.


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

صادق هدایت کیست؟

🔴 صادق هدایت کیست!؟

▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀

کسی که در توهین به اسلام و مقدسات از چیزی فروگذار نکرد و متاسفانه هنوز هم کتابهایش در دسترس همگان است.

 

این فرد به پیامبر اعظم (ص)، حضرت امیر(ع)، حضرت زهرا (س) و امام حسین(ع) توهین های شرم آوری کرد که بی ادبی او به ساحت حضرت صدیقه زهرا(س) قابل بیان نیست! 


از آنجایی که هدایت بین شبه روشنفکران محترم است و برای بسیاری از مردم ومتدینین ناشناخته است لطفا این خطوط را بخوانید و به اطلاع دیگران هم برسانید تا آگاه تر شوند:


چندی پیش سید علی موسوی گرمارودی گفت :

نویسنده‌ی «توپ مرواری» یعنی صادق هدایت توهین‌های زشتی به امام حسین (ع) کرده است و وظیفه‌ی هر قلم به دستِ اهل قبله می‌دانم، که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه آدمهایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسمشان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند.


لطفا تنها چندقسمت از توهین های صادق هدایت را بخوانید:

👇👇👇👇👇👇👇

• هدایت در کتاب توپ مرواری از زبان و بیان نویسنده (یعنی خودش) به توهین به مولا علی (ع) پرداخته و چنین نوشته است :

 

«گرچه [حضرت علی(ع)] خودش می دانست که خدا نه مرکب است و نه جسم است و نه مرئی است و نه حال ، نه محل است ، نه شریک دارد نه معانی و صفات زائد بر ذات و نه به هیچ چیز و به هیچ کس نیاز ندارد و خلاصه مقامش عالی تر از این است که اصلاً وجود داشته باشد و مقصود پر کردن بیت المال مسلمین است ...»


😱😱😱😱😱😱😱


بدین ترتیب به مولای متقیان علی (ع) تهمت می زند که ایشان نعوذ بالله به وجود خدا ایمان نداشته است و اظهار ایمان به خدا را تنها برای پر کردن خزانه می خواسته است.


• هدایت در آثارش که امروز حکم باقیات الصالحات!!! او را دارند و توشه برزخش هستند، کراراً به دین اسلام و متدینین اهانت می کند . این آثار موجود است و در دسترس همه .

• برای نمونه ، به استفاده از تعابیر اهانت آمیزی همچون "نکره" در مورد فرشتگان خداوند متعال ، یا نعوذ بالله ، در قالب استعاری ، خداوند را "ابوالهول" نامیدن و اطاعت انسانها و موجودات از خداوند را "رسم و آیین چارپایی" نامیدن .



مثلا نوشته است:

• پس از اینکه آدم و حوا افریده شدند ، "بابا آدم" از "جبرئیل" می پرسد که مراد (آفریدگار) از آفریدن ما موجودهای دوپا ، چه بوده است؟ و او در حالی که سرگرم تماشای کار جانوران است ،‌ پاسخ می دهد که : خودش هم نمی داند. پشیمان شده. می دانی ، اینها را آفریده تا بنشیند فِرِنی بخورد، تماشا کند و بخندد. (افسانه آفرینش/چاپ برلین/ص88و89)

😱😱😱😱😱😱😱


• هدایت در مورد اعرابی که اسلام را به ایران آورده اند می گوید:

«میان خودمان بماند، مگر برای ما چه آورده اند؟

مذهب آنها ...

ما برای خودمان تمدن و ثروت و آبادی و آزادی داشتیم و فقر را فخر نمی دانستیم[دقت کنید!] همه اینها را از ما گرفتند و به جایش فقر و پریشانی و مرده پرستی و گریه و تاسف و اطاعت از خدای غدّار [نعوذبالله]، و آداب خلا رفتن برایمان آوردند.»(توپ مرواری صفحه 16 و 17)


• اما دردناک تر از همه بی ادبی هدایت نسبت به ساحت مقدس بی بی دو عالم و مادر «خون خدا» حضرت فاطمه زهرا(س)است که از نقل آن شرم دارم!!


😓😓😓😓😓

• یکی از مغرضانه ترین و بارزترین آثار هدایت، داستان بلند«علویه خانم» است در این اثر در میان کاروان زوار امام رضا حتی یک زائر و آدم متعادل هم دیده نمی شود. اصلی ترین شخصیت داستان، علویه خانم(به خود اسم و وجه بارز شیعی آن توجه کنید!) است. این مثلا زن سیده زائر امام رضا(ع)، در واقع یک زن بدکاره و روسپی وقیح است که از قضا، همین سفرهای زیارتی، وسیله کار و کاسبی کثیف او یعنی خودفروشی است. او در این داستان، به شدت دروغگو و با بچه های خود خشن است و برای حرف های دروغش معمولا از قسم های غلیظ به ائمه اطهار استفاده می کند. علویه خانم در این سفر شوهر صیغه ای دوست خود را از چنگ او در می آورد و با وی به جوال می پردازد و با اکثر مردان زائر این سفر گناه می کند و....


😔😔😔😔😔😔😔

"هدایت ، چنان که خواهر زاده اش (بانو فیروز) که شاهد آخرین روزهای هدایت است، می نویسد: "اگر چه اعتقاد به اسلام نداشت ، ولی چون در گذرنامه اش نوشته شده "مسلمان" ، باید تشریفات قانونی (

درباره جسد او در پاریس) انجام می شد ." (آورندگان اندیشه خطا/ص98/انتشارات جاویدان / چاپ1356)


بیژن جلالی، خواهر زاده دیگر صادق هدایت هم در مورد الحاد هدایت چنین می گوید : "هدایت نمی توانست به خدایی مذهبی اعتقاد داشته باشد." (یاد صادق هدایت/صفحه 562)

م.ف.فرزانه که آخرین روزهای عمر صادق هدایت در 

پاریس را شاهد بوده است، چنین می گوید : "همیشه می گفت: من به هیچ چیز ماوراءالطبیعه ، علاقه و ایمان ندارم ." (آورندگان اندیشه خطا/ص98)




حال قضاوت با شما دوستان عزیز هست که هدایت روشنفکر بود یا تاریک فکر!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

یه درد و دل تازه دارم ...گوش میکنین؟!

سلام...

یه درد و دل تازه ای دارم.


تا چند وقت پیش ، قبل از خواب حتمن سعی میکردم که یه چن دقیق ای موسیقی گوش بدم از هر نوعی (البته مجازش) .

دلیل خاصی نداشتم ولی فک میکردم آرامش ویژه ای بهم میده و راحتتر میخابم.

اگه نخام دروغ بگم این آرامشه هم تا حدودی ایجاد میشد و خواب منظمی داشتم....

تا اینکه دیدم کم کم دارم معتاد میشم و این کار به زندگی روزانه هم کشیده میشه....


از خواب غفلت که بیدار شدم دیدم که آره اگه اینجوری پیش برم کم کم حتی موقع کتاب خوندن و مطالعه هم عاشق موسیقی و ترانه میشم و گوشم عادت میکنه و نمیشه رهاش کرد.


تصمیمم رو گرفتم ...

باید کمش میکردم.....

الان که دارم می‌نویسم براتون خیلی کمتر شده...

شبا هم سعی میکنم به جای موسیقی یه سوره ای از قرآن رو گوش کنم...

چند آیش هم برخی مواقع کفایت میکنه...


اولش فک میکردم که گوش کردن به آیات قرآن خیلی کسالت آوره و چون به عربیه و چیزی ازش متوجه نخواهم شد سر درد میگیرمو و عین موسیقی های خارجی کنارش میذارم.....

ولی نتیجه کار فعلا اینطور نیست....

شوق و شور برا گوش کردم کلام خدا چیز بی نظریه...

نه تنها آرامش بخشه....

بلکه کسل بودن و خستگی رو ازم میگیره؛

بر خلاف موسیقی...

 درسته موسیقی انگیزه میداد ولی یکم بعدش کلا حالم گرفته بود.....


نمیتونستم تصمیم بگیرم...

 ارادم سست میشد...

ولی قرآن گوش کردم لا اقل اراده ام رو سست نمیکنه...

شاید یه ذره کسالت بار بشه چون به زبان خودمون نیس ....

ولی به جاش نشاط داره....




سعی میکنم که ادامش بدم...

به شمام توصیه میکنم....



قطعا ضرر نمیکنین ...

اگه کردین بیاین پیش خودم....

حاضرم برای هر توضیحی....





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

شیطان هم بساطش رو جمع کرد......

پوز زنی

شیطان بازنشست شد ! 


امروز ظهر شیطان را دیدم ! 


نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت… 


گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند… 


شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد! 


گفتم:… 


به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ 


گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟ 


شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

توبه

یه بار حاج آقا شهاب مرادی در برنامه آیینه خانه گفتن که :

اگر تمام گناهایه آدمارو مثل یک حساب بانکی در نظر بگیریم وتمام گناه هایه مردم فقط تو حساب یک نفر باشه ...

اون شخص بایک توبه می تونه همه رو جبران بکنه ... .


انقدر این حرفشون به من امید داد. ....خداحفظشون کنه ان شالله ....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

لحظه ای که شیطان بر بنی بشر سجده کرد....

زن جوانی که شوهر میلیاردری داشت ، دچار سرطان کلیوی شد, 

بعد از مدتی بستری از بیمارستان مرخص شد, 


هنگامی که زنان همسایه و قوم خویش و دوستان جوانش برای عیادتش می امدند در جواب همه انها که بیماری اش را میپرسیدند میگفت * ایدز * دارد. 


این امر توجه دخترش را به خود جلب کرد تا اینکه بعد از رفتن مهمانها از مادرش پرسید: 

مادر جان چرا به انها میگویی ایدز داری در حالی که بیماری ات چیز دیگریست ؟ 


مادر گفت دیر یا زود مرگم فرا میرسد ، 

این را گفتم تا هیچ کدام از این زنها بعد از مرگم ، بفکر ازدواج با پدرتان نیوفتن …!!



گویند شیطان بعداز شنیدن اینحرف در گوشه ی مجلس به خودزنی,گریه و استغفار و در آخر به سجده ی زنها ، مشغول شد

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

خدا هم عادل نیست....

این متن عالیه


ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ‏( ﻉ ‏) ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ !

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،

ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ !

ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ۳ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺷﺎﻝ ﺑﺰﺭﮔﯽ

ﺑﺎﻓﺘﻪ

ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ

ﮐﻨﻢ

ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ

ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ...

ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ

ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻭﺭﻭﺩ ﺩﺍﺩﻧﺪ

ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺗﺠﺎﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﮐﯿﺴﻪ ﺻﺪ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ

ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ

ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺑﺪﻫﯿﺪ .

ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻋﻠﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟

ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﻭ ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﮔﯽ ﮐﺸﺘﯽ ﺍﻣﺎﻥ

ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﻭ ﺧﻄﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﻌﺠﺐ

ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ

ﮐﻪ ﺷﺎﻝ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﺬﺭ

ﮐﺮﺩﯾﻢ

ﺍﮔﺮ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﯿﻢ ﻫﺮﯾﮏ ﺻﺪ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺑﺪﻫﯿﻢ .

ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ

ﺗﻮ ﺍﻭﺭﺍ ﻇﺎﻟﻢ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ !

ﺍﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻭ ﻣﻌﺎﺵ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ

ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻫﺴﺖ ...

ﺧﺎﻟﻖ ﻣﻦ" ﺑﻬﺸﺘﯽ"ﺩﺍﺭﺩ،

ﻧﺰﺩﯾﮏ،

ﺯﯾﺒﺎ،

ﺑﺰﺭﮒ؛

ﻭ "ﺩﻭﺯﺧﯽ "ﺩﺍﺭﺩ،

ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﺑﻌﯿﺪ،

ﻭﺩﺭ ﭘﯽ ﺩﻟﯿﻠﻰ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ؛

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯾﮏ ﺩﻋﺎ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ...

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

بهترین چیزی که حتی شیطان هم سعی دارد گران بفروشدش.....

گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟» شیطان پاسخ داد: «این نومیدی از توانایی‌های خود و رحمت خدا است.» آن مرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟» شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: «چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدرکهنه است!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

به سوی تو......

خدایا

دلم می خواهد، دفتر ِ مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم ...

الفبای زندگی را ...

من ، چیزی شبیه ِ زندگی کردن را فراموش کرده ام ...!!!

می خواهم ، خط خطی کنم ، تمام آن روزهایی که دل ، شکستم ...!!!

و ... دل ِ مرا شکستند ....

دلم ، می خواهد .... اگر معلم گفت : در دفتر نقاشیتان هر چه می خواهید ، بکشید ...

این بار ، تنها و تنها 

نردبانی ، بکشم ......به سوی تو ......!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

یکم با خودت شادی ببر خونت .......

از شیخ بهایی پرسیدند ؛

سخت میگذرد چه باید کرد ؟

گفت ؛ خودت که میگویی .......

                   سخت میگذرد

                       سخت که نمی ماند


پس خدا را شکر که میگذرد

                      و نمی ماند

دیروزت خوب یا بد گذشت

                       و امرو روز دیگریست .....


قدری با خود شادی به خانه ببر ......

                 راه خانه ات را یاد گرفت

                              فردا خودش میآید......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

اقتصاد با طعم شاه عباس صفوی......


شاه عباس از وزیرش پرسید:

امسال اوضاع اقتصادی کشور چگونه است؟

وزیر گفت: شکرخدا تمام پینه دوزان توانستند به زیارت کعبه روند!

شاه عباس گفت:

نادان! اگر اوضاع مالی مردم خوب بود باید کفاشان به مکه می رفتند نه پینه دوزان!

چون نمی توانند کفش بخرند، تعمیرش می کنند!

علت را پیدا کن تا کار را اصلاح کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

باقالی پلو با ماهیچه برای همه به خاطر بچه دار شدنم......

توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه یه مرده که با تلفن صحبت میکرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن، رو به گارسون گفت : همه کسانی که در رستورانند، مهمان من هستن به ""باقالی پلو و ماهیچه""


""بعد از 18 سال دارم بابا میشم""


چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچه ی 3یا 4 ساله ای را گرفته بود که به او بابا میگفت


پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم


مرد با شرمندگی زیاد گفت: آن روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند پیر زن با دیدن منوی غذاها گفت: ای کاش میشد امروز باقالی پلو با ماهیچه میخوردیم، شوهرش با شرمندگی ازش عذر خواهی کرد و خواست به خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند


من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه.


خدا همه جا هست و بنده خداوند صرفا مسلمان نیس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

بخند لطفا حتی برای چن لحظه..

پلیسا دوست دارن ما جرم کنیم


دکترا دوست دارن ما مریض بشیم


دندون پزشکا دوست دارن دندونای ما فاسد بشه


مکانیکا دوست دارن ماشینامون خراب بشه





فقط این دزدا هستن که آرزوی یه زندگی پر پول و موفق و خوب برامون دارن!


خدا نگهدارشون باشه

نیت خیلی مهمه 



I love u

dozda✋😜😎

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

تجربه رابطه جنسی قبل ازدواج... بشتابید....

ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ : .

‏«ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺷﻤﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻫﯿﺪ. ﺍﻓﻄﺎﺭﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩﺗﺮ

ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻬﺎﺭ؟ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ… ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ …. ﻫﻤﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ : ﺍﻓﻄﺎﺭﯼ ﺑﻬﺘﺮ

ﺍﺳﺖ . ﭼﺮﺍ؟ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺍﻓﻄﺎﺭﯼ ﺁﺩﻡ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ، ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﺨﻮﺭﺩ،

ﻏﺬﺍﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺁﻥ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻞ ﻭ

ﺑﻌﺪﺵﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﮔﯿﺮﺵ ﺁﻣﺪﻩ ﺧﻮﺭﺩ. ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻮﺱ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺜﻞ

ﺁﺩﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪﺍﺳﺖ . ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺩﺵ، ﺷﻮﻫﺮ

ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺑﯿﺴﺖ ﺍﺳﺖ . ﭼﻮﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺟﺰ ﻫﻤﺴﺮﺵ . ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺴﺮﺵ

ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺜﻞﺍﻓﻄﺎﺭﯼ، ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ… ﻭﻟﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺭﺍﻩ

ﻣﯽﺭﻭﺩ ﻣﻐﺰ ﺑﺎﺩﺍﻡ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﮕﺎﺭﻣﯽﮐﺸﺪ، ﭼﺎﯼ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ،

ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﻭ ﯾﮏﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺁﻥ ﻣﺰﻩﯼ ﺍﻓﻄﺎﺭﯼﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﻏﺮﺑﯽﻫﺎ ﺳﺮﺷﺎﻥ

ﮐﻼﻩ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﻭﻝ ﺷﺪﻧﺪ . ﺑﺎ ﺑﯽﺣﺠﺎﺑﯽ ﻭ ﺑﺪ ﺣﺠﺎﺑﯽ ﮐﻼﻩ ﺳﺮﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ

ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ …» ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

تو گوگل . کام سرچ کردم.......

تو گوگل سرچ کردم تنهایی ....

همش عاشقانه بود ...یکی از غم یار تنها بود یکی از خیانت یار....

هیچ کس درک نمیکنه حتی فضایه مجازی ک خیلیییی بزرگه ......اونم درک نکرد......اما ...

تو..ای بزرگتر از همه و همه چیز......دستم رو بگیر در لحظات دور از تو گم شده ام ....منم خیلی تنهام ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

عزیز دردانه شوهر بودن!

.

عزیزدردانه شوهرش بود. نمی گذاشت آب تکان بخورد توی دل زنش. از احترام و محبت چیزی کم نداشت توی خانه آن مرد. گرچه زیبا نبود، قدبلند نبود، خانواده اش خیلی پایین تر از خانواده همسرش بودند و خیلی اختلافات معنایی دیگر. 

یک روز بالاخره، یک آشنا کشیدش کنار و پرسید چه شد که این مرد اینقدر هوایت را دارد؟ چه کار کردی که اینقدر خاطرخواهت شد. گفت ازدواجمان که هدیه خدا بود. ولی بعد ازدواج همه تلاشم را کردم تا نعمتی که خدا داده را حیف نکنم. شدم زن زندگی و حالا مرد بی توجه به ظاهر و تحصیلات، عاشقانه می پرستدم. بعد فکری کرد و گفت:


تازه عروسی کرده بودیم. یک روز دخترخاله هایم قرارگذاشتند که بیایند دیدنم. اولین بار بود که به خانه ام می آمدند. به همسرم گفتم میوه و شیرینی بخرد برای پذیرایی. 

آمد خانه با یک جعبه پرتقال ریز. فقط همین. ماندم چه کار کنم؟ به رویش بیاورم یا نیاورم؟ دوباره بفرستمش بیرون یا نه؟ سوال کنم یا نه. زدم به در بی خیالی و فکر کردم با همین وسایل توی خانه چطور از مهمان ها پذیرایی کنم. پرتقال ها خیلی ریز بود و نمی شد گذاشت جلو مهمان. آبشان را گرفتم. آرد و شکر و روغن هم داشتیم. خودم کیک پختم. اولین مهمانی عصرانه من با کیک و آب پرتقال برگزار شد و لبخند هم از لب هایم نیفتاد. 


از فردا رفتار این مرد با من عوض شد!


بعد گفت: حالا فهمیدم که آن روز میخواست امتحانم کند. سربلند که بیرون آمدم، تصمیمش را برای همه روزهای بعدی زندگی گرفت. شدم تاج سرش ... نمیگم همه رفتارهای درست و غلط همسرتون همچین ریشه هایی داره. نمیگم مردها همیشه درحال ارزیابی ما هستند. نمیگم اشتباه نمیکنن، تنبلی نمیکنن، بی خیالی نمی کنن... فقط این داستان واقعی رو تعریف کردم که بگم همه مسایل رو جور دیگه ای هم میشه دید، تو موقعیت های حرص درآور یا وحشتناک اینجوری، یک دقیقه مکث کنیم، یک لحظه فکر کنیم. اگر امتحان همسرمان نباشد، شاید امتحان خدا باشد. خدا زیاد امتحان می کند صبر بندگانش را توی زندگی.


و بشر الصابرین...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

جاهلیت مدرن

داشتم سخنرانی استاد رایفی پور گوش میدادم...

جاهلیت مدرن...

خیلی بااین موضوع سخنرانی دادن...

هربارم ک گوش میدم...میبینم خودمم جاهلم ...دست کمیم ندارم...

ولی ب دوچیز پی بردم...

اول این ک هرچیزی ک زیاد میشه و میشه فرهنگ اون چیز احمقانه ترین چیزه....

دوم این ک همیشه تو زندگیتون از خودتون یک سوال کنید...

ک چی؟

من یه سوال دارم...چرا مردم سیگار میکشن؟واقعا ک چی؟

صبح تا شب وقتتو بزاری از این چت روم ب اون چت روم از لاین برو وایبر از وایبر برو تلگرام...اخرش ک چی؟اگه بمیری همون کانتکتات یه فاتحه برات نمیفرستن...

چقدر این لباس و بپوش مد شده ؟چقدر اهنگ گوش بده ...بااین ک می دونی عمرتو کم میکنه ...

مردم چرا نوشابه می خورن؟استاد میگه نوشابه برا بدن سمه ولی حرام نیست..اما بهت صدمه میزنه..خب چرا بخورم؟

استاد میگه جهل دنیارو گرفته...مردم خوابن خوابیدن...همه سرگرمن و هیچ کس از خودش نمیپرسه ک چی؟

چرا دارم درس می خونم؟براچی کار کنم؟براچی زن بگیرم؟برا چی بچه دارشم؟و دراخر میمیرم,...

هرکسی ک امام زمان خودشو نشناسه و بمیره ب مرگ جاهلیت مرده...

رو بچه هامونم داره کار میشه...

من یه ابجی دارم ده سالشه اقا این گیر داده بود ب کارتون فروزن...

من گفتم این چیه ک این بچه انقدر شیفتشه...رفتم نقدشو خوندم...دهنم باز مونده بود...تو قیلم السا و انا نقش خدارو داشت رسما...دنیا تو دستشون بود...اصلا هیچی از نقدش نمیگم خودتون یه سرچ ساده تو گوگل کنید نقد کارتون فروزن...

نقد فیلمشو گذاشتم برا اجیم...گفتم ببین چ کارتونی بدیه.بازم نگاه می کنیش؟گفت چقدر ترسناک نه دیگه نمیبینم...

اما سلیقه ابجیمو عوض کرد...حتی تخته وایت بردشم گفت مدل فروزن می خوام... دنیا خیلی بد شده...اون وقت ب این دنیا دل بستیم...این دنیا باجنگ هابیل و قابیل شروع شد...باجنگ شروع شد...هنوزم جنگه...می تونی برو داعشو جمش کن...

ب چیه این دنیا دل بستیم؟ب دوتا لذت کوچیک..

می خوای مومن شی قدم اولت اینه ک دستاتو بزاری رو گوشت...هیچی نشنوی کاری ک خدا می خوادو انجام بده ...

ب حرفه مردمم گوش نده اگه مردم عقل داشتن خدا نمیگفت اکثرهم فاسقون...

اکثر مردم دیوانن فاسقن...

ب دوتا اس ام اس ب دوست پسرتو دوتاقرارو هی شماره بگیر شماره بده تو چرا بادوست پسری منی تو چرا بادوست دختر اونی....این تو گروه چی گفت اون چرا لف داد این چرا پست من و لایک نکرد....یهو میبینی رفت...عمرت رفت...

اقا اومد ...اقاظهور کرد...

هنوزم خوابی؟بااین پسته من بیدار نمیشیا...اصلا نمی خونیش تااخر...اما یکیم بخونه برام.کافیه...بخونه و عمل کنه...همین...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

اندر حکایت با کلاس بودن!!!

اندر حکایت با کلاس بودن !!! ▀▀▀👇👇👇👇👇👇👇👇▀▀▀

😡تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتای غربی میشه با کلاسی!

تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد عرب پرستی! 😡سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره، میگن چرا پولشو ندادی فقرا !

ولی از سفر تایلند و آنتالیای خودش که نمی گذره، بالاخره آدمیزاده تفریح هم لازم داره ! 😡شاهین نجفی و شارلی فحاشی می کنند شد آزادی بیان !

مسلمونا از چیزی انتقاد مودبانه کنن، میشه دیکتاتوری دین ! 😡گلشیفته فراهانی لخت شد همه گفتن حجاب مسئله شخصیه!

الهام چرخنده چادری شد همون آدما گفتن ریا کار و متظاهره و نون خوره حکومته ! 😡طرف علنا بر مقبره کورش کبیر سجده می کنه شد یکتا پرست!

اما بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس میگن بت پرستی ! 😡دلسوزی برای هزاران کودک شهید فلسطین میشه بیگانه پرستی 

گل گذاشتن پشت در سفارت فرانسه برای کشته شدن 12 نفر هتاک میشه انسانیت! 😡دختره سرمای زمستون با یه ساپورت میاد خیابون سردش نمیشه!!

اما گرمای تابستون اگه روسری سر داشته باشه از گرما هلاک میشه ! 😡خانمه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون پیچ و تاب خورون، جولان میده!

اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت شده ! 😡ته ریش گذاشتن برای مد و کلاس میشه خوشتیپی!

اما برای محرم و مسجد که باشه میگن اُمل و شلخته ! 😡چهارشنبه سوری نارنجک میزنه دیوار مردم نمی گه کسی مریض داره!

بعد در سال فقط سه روز هیئت بیرون بیاد میگن مریضا آسایش ندارن ! 😡برای برد باخت الکی فوتبال میاد آرژانتین و عراقو می بنده به بار فحش ناموسی!

بعد خود رو از نژاد پاک آریایی و از نسل کوروش و باشخصیت پارسی میدونه ! 😡هر سال بدنش زیر سوزن و جوهر پر از تتو و خالکوبی میشه هیچی نیست! 

اما یکی برای سید الشهدا سینه زنی می کنه، میگن چرا به بدن ضرر می زنید ! 😡دسته ها و جشن های هالووین و شیطان پرستی شده افتخار!

دسته های سینه زنی محرم شده خار رفته تو چشمش ! 😡برای نشر جملات جعلی و بی منبع کوروش سر و دست می شکنه و تازه خودشم میره مطالب نهج البلاغه رو به اسم کورش می زنه! 

اما به نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی که میرسه سکوت میکنه ! 😡امثال صادق هدایت و نیچه که به فجیح ترین شکل مردند شده الگو!

بعد حضرت علی ، مولود کعبه و شهید محراب رو یه عرب می دونه ! .

.

.

متاسفم برای احساسات مصلحتی بعضی روشنفکرنماهای جامعه ما

که " شتر با بارش " را نمی بینند

اما اندر خم " لنگ پشه کوره ای " وا مانده اند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
باغ شهر ++

فطر دوباره ای برپا میشود..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
باغ شهر ++

به احترام یک دیپلمات جهان سومی...

کارشناس امریکایی🇺🇸 میگفت:


بعد توافق وین 2015 👌تا سال‌های سال در دانشگاه‌های اروپا و امریکا رفتار و سیاست محمد جواد ظریف را تحلیل خواهند کرد و به عنوان یک نظریه دانشگاهی تدریس خواهند کرد که "چگونه یک دیپلمات جهان سومی ماه‌ها شش ابر قدرت جهان را پای میز مذاکره نگه داشت".

همچنین در ادامه راجع به دو موضوع جالب هم که در عرصه روابط بین المللی ، مدرن حساب میشن گفت:

 هرگاه ٥+١ می خواستن ایران را تحت فشار بزارن ظریف یا می‌آمد در بالکن یه تیکه به خبرنگاران میگفت میرفت داخل یا توییت میکرد و نقشه اونا رو نقش بر آب میکرد. مثلا وقتیکه کری میخواست بیاد مصاحبه کنه که ایران دیگه باید تصمیمش رو بگیره وگرنه ما میز مزاکره رو ترک می کنیم، هنوز تو راه بود بیاد تو حیاط جلو خبرنگاران و به خبرنگاران نرسیده بود ظریف توییت کرد نمیتوان اسبها را وسط رودخانه عوض کرد.

 و نقشه کری را خراب کرد ؛ همه قبل اینکه کری شروع به صحبت کنه فهمیدن اومده دبه در بیاره. 


دوستان عزیز وبلاگ💙💙💙


اسم این دوتا دیپلماسی ظریف را که برای اولین باره یه سیاست مدار ابداع کرده گذاشتن: "دیپلماسی بالکن- دیپلماسی توییتر"


دوستان🎈🎈🎈🎈🎈


به احترام ظریف بلند شید و بایستید.

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ .

ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﺎﻓﯽ ﮐﻪ، ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿل🇮🇱 ﻭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺳﻨﮕﯿن ترین ﺿﺮﺑﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ🇮🇱 ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺳﻌﻮﺩﯼ🇸🇦 ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ اﺳﺖ.

                  

دوستان 


ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻋﺰﺕﻣﻨﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ🇮🇷، ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪ برﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.

ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻭ، ﺗﯿﻢ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻭ

 ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ همیشه مقاومت کردن و در برابر تحریم ایستادن.

💙💙💙💙💙🎈🎈🎈🎈💧💧💧❤❤❤💕💕💕🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍

ء

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
باغ شهر ++