سلام من باز اومدم.

من چن روزی هستش که دست راستم عمل شده وحالا با یه دست دارم دارم مینویسم،درسته که سخته ولی این روزا دیگه تفریحی ندارم جز موزیک ونت.

این چن روزه مهمون زیاد داشتیم.

دستم نشکسته ویه چیز دیگس که خیلی محرمانه هستش که نمیخوام بگم.

خلاصه حالا اینجام ومیخوام چن دقیقه بنویسم.

امسال برام تابستون مثله سالای قبل بود وهیچ تفاوتی نداش.

حالاهم داره تن تن روزاش میگذره ومنم مثله همه ادما دارم به همه چیز جز اینده فک میکنم.

دیروز داشتم اهنگای غمگین مازیار فلاحی رو گوش میکردم که زدم زیر گریه .

مامانم بغلم کردو گفت که پسرم دستت درست میشه ایشالاه درست میشه ولی من باز دارم غم میخورم اگه تا مهر اینجوری باشه ومن با یه دست باند پیچی شده وارد پاییز شم هی باید بد بیاری بیارم.

حالا هم دستم داره درد میگیره من میرم بای