در روسیه برای دریافت موشکی دقیق وانحصاری به ژنرال های روسی مراجعه کردم.
موشکی با برد 300کیلو متر وخطایی در حد حداکثر 25 متر است.
پاسخ ژنرال روسی منفی بود ودلیل آن هم کپی برداری از آن توسط ایران ذکر میکرد.
به او قول دادم این کار را نکنیم اما او خندید ومجددا پاسخ منفی داد.
در جواب او گفتم ما آنرا خواهیم ساخت واو هم باخنده مرابدرقه کرد.
در بازگشت هرچه تلاش کردم با مشکل مواجه شدم.
وراهی نیافتم الا اینکه به در گاه ثامن الحجج پناه بردم .سه روز در مشهد مقدس به حرم می رفتم وبعد از نماز وزیارت ضمن توسل تامل وفکر میکردم.
وروز سوم ناگاه پاسخ مشکلات خویش را یافتم وبعد از تشکر وزیارت مجدد سریع به هتل برگشتم ودر دفترچه نقاشی دخترم طرح ذهنی ام را کشیدمو در بازگشت از مشهد وباز طراحی کار موفقیت به عنایت امام رضا حاصل شد.
موشکی که بعدا با نام فاتح 110 رونمایی شد.
شهید حسن تهرانی مقدم
بعد از پایان عملیات برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از دوستانم که در حین عملیات به شهادت رسیده بود به شهر خودم اومدم ، مراسم در حسینیه برگزار می شد بعد از پایان مراسم داشتم از حسینیه خارج می شدم که یکی از دوستان مشترکمون را دیدم که به دیوارتکیه داده بود به سمتش رفتم و چند دقیقه ای در کنارش ماندم و باهم صحبت کردیم و بعد خداحافظی کردم و داشتم از درب حسینیه خارج میشدم که یه دفعه یادم اومد که این دوستم که در عملیات قبلی شهید شده بود برگشتم هرچقدر گشتم دیگه ندیدمش.
(این روایت را خودم از زبان یکی از سرداران دفاع مقدس شنیدم که دو سال قبل همراه با کاروان راهیان نور به مناطق جنگی جنوب رفته بودیم)