کجایی سهراب؟
که آب را گل کردند ؛ چشمها را بستند و چه با دل کردند!
تو کجایی آخر؟
زخمها بر دل عاشق کردند!
خون به چشمان شقایق کردند!
تو کجایی؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند ؛ همه جاسایه ی دیوار زدند!
کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالیست ...
دل خوش سیری چند ؟
صبرکن سهراب ؛قایقت جا دارد؟
من از این اهل زمین بیزارم ....
خانه عشق
واقعا زیبا بود!!!